معنی و مفهوم نماد مار در گنج یابی و دفینه یابی
برای پی بردن به مفهوم نماد مار در گنج یابی باید ابتدا به یافته های علمی در این زمینه بپردازیم. بسیاری از تفسیر های ارائه شده توسط کارشناسان تقلبی دارای پشتوانه علمی نیستند. مار در ایران باستان مانند دیگر مظاهر طبیعت دیده شده است واز کهن ترین حیواناتی است که در عهد باستان با خدایان ارتباط دارد.در اساطیر بسیاری از اقوام وملل به صور گوناگون مطرح است چه به عنوان موجودی مقدس یا منفور واقع شده .مار در ایران باستان نمادی از روز رستاخیز است زیرا که پوست اندازی مار نمادی از تولد دوباره و نیز خورشید است.مار گاهی در ایران باستان در کنار خدایان دیگر نیز دیده شده است مانند خدای “زوروان” که خدای بی مرگی است.در برخی از موارد مار را روی تاج شاهان نیز می بینیم. یکی از مهمترین آثار و نشانه های گنج نماد مار در گنج یابی است که برداشت های علمی با تجربیات کاوشگران کمی متفاوت است که در ادامه به آنها می پردازیم.
مار همچنین به دلیل زهز وپادزهری که دارد نمادی از جادو وسحر نیز بوده است وگاهی مار را در ارتباط با زن یا به نوعی تشبیه به زن کرده اند واین می تواند جلوه ای از افسونگری وحیله گری مار را به تصویر بکشد. آثار به جا مانده از مهرها والواح کشف شده از تمدن های باستانی، از تقدس ماردر برخی از فرهنگ ها دارد مانند تمدن ایلام که ویژگی شگفت آور تمدن ایلامی اهمیت مار در آن دوران است. در دوره “سوکل مخ” در آغاز هزاره دوم ق.م مدارکی برای تایید آن یافت شده است ودر پیکر تراشی آثار ایلامی نیز دیده شده است.مار در نزد ایلامیان حافظ آب، خرد وثروت است از همین رو همیشه در کنار جویبارها سکنی گزیده و به نظر می رسد آب، همان ثروت وگنج است چراکه در زمین بایرآب مانند گنجی بزرگ است.
مفهوم نماد مار در دوره های مختلف عوض می شود درزمان قبل از یکتا پرستی و ظهور دین زرتشت در دوران عیلامیان و.. تقدس خاصی داشت اما هنگامی که بحث یکتا پرستی به وجود می آید ونقش جهان دیگر پر رنگ تر می شود وبهشت وجهنمی در تصور عامه پدید می آید نقش مار را می بینیم با خصوصیات اهریمنی واین پرسش ایجاد می شود که چرا قبلا مار مورد تقدس بوده، وبا آمدن دین نقش اهریمنی پیدا می کند به طوریکه در دین زرتشت جزو حیوانات خرفستره (موجودات زیانکار) محسوب می شده است؟ گمان می رود که دین جدید نفی کننده دین قبلی بوده باشد واین یکی از خصلت های تعویض مذهب است ازین رو وقتی زرتشت ظهور می کند مار موجودی می شود اهریمنی.
در تمدنهای پیش از تاریخ، مار ارتباط نزدیکی با باروری داشته است. پیکره بسیاری از الهگان باروری با ماری پیچیده به دور بدن یا در دستان آنها و تصویر این نماد بر صخره ها، دروازه ها و ظروف نشان از تقدس مار در دید نیاکان ما دارد.به نظر می رسد در دوران تاریخی است که مار مفهومی اهریمنی برای ایرانیان یافته است.
نقش مار بر روی سفالینههای پیشتاریخی (از حدود ۵۰۰۰ سال تا حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد) به فراوانی و در سراسر سرزمینهای شرق باستان دیده شده است. در این نقوش، مار به عنوان عضوی از طبیعت و به همراه زمین، خورشید، پرندگان، رودها، کوهها و دیگر نشانههای حیات و زندگی، دیده میشود. چنانکه از این نگارهها دریافته میشود، مار موجودی موذی و زیانبار نیست و همانند و همپای دیگر موجودات و پدیدههای طبیعیِ پیرامون بشر بر روی سفالینهها رسم میگردیدهاند.
اما از حدود ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد سنگنگارهای به دست آمده که نشان میدهد طرز تلقی انسان نسبت به مار تغییر کرده و برای آن جایگاه و مقامی ممتاز در نظر گرفته شده است. این سنگنگاره، اثری عیلامی است که در نقشرستم در شمال تختجمشید قرار دارد.
نقش مار بر روی تاجها و نقابهای فراعنه مصر نیز به فراوانی دیده شده است و نشان میدهد ارتباطی که در عیلام و بابل بین مار و قدرت قائل بودهاند، در آنجا نیز رواج داشته و متداول بوده است. در آثار و نگارههای بازمانده از تمدن مصر باستان، بیش از هر تمدن دیگری از عنصر مار استفاده شده است.
در دوره هخامنشی، نقش مار بر روی مُهرهای متعددی دیده شده است که بر روی کلاه ترسیم شدهاند و یا در جلوی اشخاصی قرار داده شدهاند. نمونهای شاخصی از نقش مار در آثار مقدم هخامنشی عبارت است از سنگنگاره مشهور مردی با چهار بال که هماکنون نیز در مشهد مادرسلیمان و در درگاه یکی از کاخهای آن قرار دارد. باورهای مرتبط با مار و اعتقاد به جایگاه توأم با شوکت و قدرت او در اواخر عصر هخامنشی در ایران و در حدود عصر روم باستان در اروپا از بین میرود. چرا که پس از آن دیگر هیچ اثر مشابه با قبل که نشاندهنده جایگاه خاص و ممتاز مار باشد، دیده نشده است. نه تنها دیده نشده، که در آثار مکتوب ساسانی از مار به عنوان جانوری زیانبار و مضر یاد شده که بهدینان وظیفه دارند آنرا بکشند و ثواب ببرند.
اینکه چرا باورهای باستانی در مورد مار و جایگاه عالی او که منشاء یا نگاهبان قدرت دانسته میشد از بین رفت، ممکن است که به دلایل تغییرات آبوهوایی باشد.مارهای مناطق مرطوب، مارهایی بیضرر و غیرسمی هستند که حتی برای کشتوذرع مفیدند اما مارهای مناطق خشک و گرمسیری، مارهایی گزنده، سمی و آسیبرسان هستند.با توجه به گزارشی که از وضعیت آبوهوای دوران باستان و سیر تغییرات آن که در کتاب «مهاجرتهای آریاییان و چگونگی آبوهوا و دریاهای باستانی ایران» آورده شده است، به نظر میرسد که تغییرات آبوهوایی از وضعیت مرطوب در دوران باستان تا به وضعیت خشک در اواخر دوران هخامنشی، و تبدیل خصوصیات مارها از مشخصههای رطوبتی به مشخصههای بیابانی، موجب چنین تغییراتی در فرهنگ و باورها شده است. حال برای پی بردن به مفهوم نماد مار در گنج یابی و اینکه چه باید کرد با ما همراه باشید.
حال به بررسی تفسیر های رایج بین جویندگان گنج میپردازیم که از لحاظ علمی خیلی قابل اعتنا نیستند اما به لحاظ تجربی در بسیاری از موارد این تفسیر ها موجب پیدا شدن دفینه شده اند پس باید همواره آنها را نیز مورد توجه قرار داد :
سه تفسیر از نماد مار در گنج یابی که نسبت به بقیه تفاسیر ارجحیت عبارتند از :
مورد اول :
سر مار را نگاه کنید مار را به هر طرفی در حال حرکت بود شما باید به همان طرف به اندازه طول مار قدم بردارید ممکن است ابتدا به پلمپی ساروجی برسید این پلمپ ممکن است دارای طرحهای بسیار زیادی می باشد که شما را به کام مرگ می کشاند پس همواره رعایت احتیاط خط و اصول بازگشایی دفینه الزامی است. توجه داشته باشید که در این حالت در دفینه مار بسیار درآمدهای پایین وجود دارد و در آن های بالاتر نیز ما شاهد تله هایی مرگبار هستیم.
مورد دوم :
در این حالت باید در کنار نماد مار چند عدد جوغن وجود داشته باشد این جوغن ها معمولاً به شکل دایره و بسیار کوچک نیز می باشد شما باید تعداد این جوغن ها را بشمارید در طول مار ضرب کنید عدد به دست آمده فاصله دفینه تا نماد را مشخص میکند ما باید در جهت مخالف طلوع خورشید به متراژ عدد قبل حرکت کن تابه پلمپ اصلی برسید در راه ممکن است دفینه های دیگری جهت گمراه کردن فرد کاوشگر وجود داشته باشد اما توجه نکنید و تا انتهای عدد به دست آمده به حرکت خود ادامه دهید.
مورد سوم :
اگر مار بالای غار باشد و به سمت غار در حرکت باشد یعنی اینکه داخل غار دفینه است.اگر مار در حرکت باشد یعنی اینکه مار نماد آخر نیست و در جهت حرکت مار باید به دنبال سنگی باشید که شاخص است یعنی سنگی که تایید کننده است.آن سنگ باید همراه جوغن و یا شیار باشد یا اینکه نسبت به سنگهای اطراف فرقی داشته باشد که دفینه زیر آن سنگ است.